Thursday, July 24, 2008

آمدم بارها بدیدن تو

آمدم بارها بد یدن تو
تونبودی و خانه خالی بود
همه جا بود خالی و غمگین
نقش پای تو روی قالی بود

گل و گلدان خشک و پژمرده
ماهی سرخ مرده اند ر تنگ
سگ کوچک نشسته چشم براه
نگهش میکند سوالی گنگ

من دوباره بگوشه های اطاق
می نشینم برای د ید ن تو
د ر و د یوار خانه داد زند
که محال است، دوباره د ید ن تو

گویی اینجا نهایت د نیاست
همه غم ها شد ند درون د لم
بی تو هرگز نمی توانم بود
د یگر از زنده بود نم خجلم

فوریه/1993
تورونتو

از دفتر خانه و جدایی جهان

Labels:

Friday, July 18, 2008

در انتظار هیچ




یکشنبه است و من
در انتظار هیچ
برچار چوب خسته دیوار بسته ام
چشمان بی فروغ و تهی بر مدار هیچ.

تورنتو
اسفند ماه هشتاد و سه

Labels:

Wednesday, July 09, 2008

قهر بی بهانه

ترسم از قهر بی بهانه تو
د ر میخانه عاشقانه زنم

عهد دیرین شکسته وامشب
با رقیبان تو چغانه زنم

جام د ل را کشم زسینه برون
سر کشم راه آشیانه زنم

سخن از عشق هر که گوید من
نکنم اعتنا کرانه زنم

عهد و پیمان شکن شوم چون تو
خط بطلان به این زمانه زنم

کام گیرم زهر گلی که رسد
خوب و بد را به یک نشانه زنم

نسرایم ز عشق شعر لطیف
حرمت عشق را فسانه زنم

تورنتو
اکتبر 1993

Labels:

Thursday, July 03, 2008

کدامین حنجره

با کدامین حنجره بانگی و فریاد
وقتی گلوگاه آماج تیر و خنجر است.

چگونه باید فریاد
وقتی، سنبله های ابر سیاه
چشمانت را تر نمیکند
و آوائی از بریده حنجره تو بر نمی آید.

چگونه باید گفت:
خورشید در پشت دیوارهای مقدس آهنین گرفتار است
ونور اسیر پنجه های شیطان.

چگونه باید گفت:
که نورو آینه را از ما دزدیده اند
چگونه ؟چگونه ؟،چگونه.

تورنتو
تیرماه 86

Labels: