Saturday, May 22, 2010

گربه خسبیده بخاک

چند سالی است که ما،منتظر بارانیم
غرش ابر بما وعده باران داده.

تو مپندار،
که این دشت کهن، خشکیده
تن تب کرده آن،
نقش آن گربه خوابیده بخاک،
تشنه باران آزادی است.

اینک از غرش و طوفان نهالان همان گربه خسبیده بخاک
ابر خواهد ترکید
ابر خواهد ترکید.

فروردین هشتادو پنج
تورنتو

Labels:

Friday, May 14, 2010

بشکن مهر سکوت

به دکتراحمدابومحبوب
وای از این خانه
که ازغفلت ما زندان شد
این ننگ است،

قفل از گردن ترس ات واکن
همه حنجره ها خونین است
از نوک گنجشکان خون جاریست
و درختان صنوبر،
شده اندچوبه دار.

وای از این خانه
که از غفلت ما ویران شد
بشکن مهر سکوت
این ننگ است.


تورنتو- امرداد 1386

Labels:

Sunday, May 09, 2010

با کدامین حنجره

به دکتر احمد ابومحبوب



با کدامین حنجره بانکی و فریادی

وقتی گلوگاه

آماج خنجروتیر است؟


فریادی چگونه

وقتی که سنبله های ابرسیاه

چشمانی راترنمی کند؟

وحنجره،ناتوان ازصداست؟


چگونه بایدسرود

اسارت خورشید را

پس پشت دیوارهای آهنین مقدس؟

که نور اسیرچنگال های شیطانی ست

وآینه به سرقت رفته است.


خرداد 1386

Labels:

Monday, May 03, 2010

شعر من بمان با من

میکشد مرا هرجا
هرکجا که می خواهد
میبرد مرا تا دور
تا دیار تنهائئ
تا ورای شیدائی.

کرده قلب من افسون
تاروپود من دست اش
میبرد مرا با خود
تا سرای رویا ها
تا عمیق دریا ها
تا به بال ابر خیال
تا دیار عشق و جنون.

میکشد مرا با خود
هر کجا که می خواهد.

لحظه های بودن را
من از این کشش دارم
گرچه میکشد من را تا ورای رسوائی

من به عشق تو زنده
ترک تو نخواهم کرد
شعر من بمان بامن
تا جنون وشیدائی.

تورنتو
21 اوت 2008

Labels: