آری،نه
آری آری
آری/نه
نه... نه
جنازه دست به دست گورکنان جاریست
و گرمای عطشان تنفس سوگواران
هرم نیمروز وداغ کویر می پاشد
کفتاران خونخوار
پاره پاره جنازه را-آری گویان-
به خویش میکشند
و سوگوارانی از تبار کورش
کینه در سینه فشرده
خشم را در گلو فروخوردند
این کینه است که در سینه
فریاد می شود
نه،نه،نه
تا آزادی دوباره جان بگیرد
وفضای تیره و سنگین
انفجار را
به خاطر آورد.
اردیبهشت ماه هشتادوچهار
تورنتو
امیر مهیم
از دفتر سوم شعر خانه و جدایی جهان
آری/نه
نه... نه
جنازه دست به دست گورکنان جاریست
و گرمای عطشان تنفس سوگواران
هرم نیمروز وداغ کویر می پاشد
کفتاران خونخوار
پاره پاره جنازه را-آری گویان-
به خویش میکشند
و سوگوارانی از تبار کورش
کینه در سینه فشرده
خشم را در گلو فروخوردند
این کینه است که در سینه
فریاد می شود
نه،نه،نه
تا آزادی دوباره جان بگیرد
وفضای تیره و سنگین
انفجار را
به خاطر آورد.
اردیبهشت ماه هشتادوچهار
تورنتو
امیر مهیم
از دفتر سوم شعر خانه و جدایی جهان
Labels: poem
0 جام مِی:
Post a Comment
صفحهی اصلی <<