Monday, November 06, 2006

به یاد ایران

خوشا ایران و مرز بیکرانش
خوشا تهران و ناز دلبرانش

هوای خوب الوند بلندش
صفای مردم با قید و بندش

ز دریای شمال و جنگل نور
زرشت وپهلوی من مانده ام دور

ز آزربایجان،مهد دلیران
که شد گهواره آن بچه شیران

به"ستار"وبه"باقر"می کند فخر
همان مام وطن یا مادر دهر

ز تبریزو به پاکی دیارش
سلام من بود بر"شهریارش"

به شیراز،موطن عشق و محبت
پری رویان روان با ناز و شوکت

صفای اصفهان و شوخ طبعی
کجا یابی دگر بر گرد گیتی

صفای خوب مردان جنوبش
که جنگیدند مردانه زبومش

من اززاهد،چه بدبردیده دارم
ولیکن عاشق آن "زاهدانم"

بیاد ایرج و عشقی ز قزوین
که سر دادند، سرود ماه پروین

تمام دوستان خوبند و دلکش
کجا یابم دگر من یک سیاوش

در ایران عاشقان عشق خفتند
سرود عاشقی تا مرگ گفتند

تو ای ایران بمان پاینده باشی
که در دنیا همیشه زنده باشی

تمام خاطر من یاد ایران
که می میرم برای خاک ایران.

تورنتو
اوت 1992
از دفتر"خانه و جدایی جهان"