Friday, June 27, 2008

بهار دیر می رسد اینجا

بهار می رسداز ره
ولی چه دیر اینجا
ومن در انتظار بهارم ،

سرود بلبلکی آمد از رواق درخت
و خش خش برگینه های خشک
شکست، خلوت جنگل
سموربازیگوش،
در آن سپیده دم ساکت نه چندان سرد.

چه تند!
بالهای سیا ه،با سری چرخان،
در آسمان درختان به پیش میآمد.

یکی بخط مورب
شکافت چتر خشگ درخت،
و دیگری عمود برجنگل،
وچند قطره سرخی
پای افراها.

و من، به بغض میگفتم:
اگر بهار، کمی زود تر در اینجا بود
برای هر سه ما،
سایه سار افراها،
جای امنی بود.

بیستم فروردین 87

Labels: