برکه غم
بکدام برکه غم
تو فرو شدی که منهم
نتوان پیام گیرم.
من و تو غریق دردیم
تو کجا و من کجایم
و غمت نگفته مانده
که من از تو بیقرارم.
تو بیا و غم بمن گو
که منم، صبورت ای دوست.
که غم نگفته ها را
بکجا بری
تو ای دوست
تورنتوآذرماه1388
تو فرو شدی که منهم
نتوان پیام گیرم.
من و تو غریق دردیم
تو کجا و من کجایم
و غمت نگفته مانده
که من از تو بیقرارم.
تو بیا و غم بمن گو
که منم، صبورت ای دوست.
که غم نگفته ها را
بکجا بری
تو ای دوست
تورنتوآذرماه1388
Labels: poem
0 جام مِی:
Post a Comment
صفحهی اصلی <<